پنج اپیزود مورد علاقه‌ی دن هارمون

دن هارمون، یکی از خالقان سری ریک اند مورتی، جدیدا به پنج اپیزود مورد علاقه‌اش از این سریال اشاره کرده که در ادامه به بررسی این لیست‌ می‌پردازیم‌.

زمانی که ریک اند مورتی روی صحنه رفت و توانست موج بزرگی از بیننده ها را به خود جذب کند، این نکته را به اثبات رساند که علاوه بر سرگرم کردن مخاطب با جوک های دارک و طعنه های نیش دار، در پی این هدف است که نشان دهد یک برنامه ی تلویزیونی، طبق چه قواعدی باید پیش رود و چه ویژگی هایی داشته باشد. در اپیزود ششم فصل اول، دیدیم که دو شخصیت اصلی سریال، تایم لاینی که در آن زندگی می کردند را بهم ریخته و چنان افتضاحی به بار آوردند که مجبور شدند به واقعیتی دیگر سفر کنند و با ورژنی دیگر از خانواده ی خود، به زندگی ادامه دهند.

بعدها، دن هارمون اظهار کرد که هدفشان از این کار، ریبوت کردن شش اپیزود و به نوعی تازه سازی فضای سریال بود. در طول سریال، شاهد قسمت هایی عوامانه و بی مزه، مانند اپیزود چهارم فصل پنجم، و همچنین اپیزودهایی پر از مفاهیمی عمیق، مانند اپیزود دوم فصل چهارم) بودیم. اما بهترین کار این است که راهی پیدا کنیم تا با جمع بندی تمام این اپیزودها، دیدی جامع تر به سریال داشته باشیم.

در ادامه، پنج اپیزود مورد علاقه ی دن هارمون را مشاهده می کنید، که طی مصاحبه اش با EW، از آن ها نام برده.

“Rick Potion #9″( اپیزود ششم فصل اول )

در این قسمت، مورتی از پدربزرگش،ریک، درخواست ساخت معجونی را می‌کند که همکلاسی او، یعنی جسیکا، عاشق مورتی شود. ریک، درخواست مورتی را قبول می‌کند، اما هدفش از این کار فقط ساکت کردن مورتی از غرغر کردنش است، اقدامی که در نهایت، منجر به نابودی دنیا می شود. ویروسی در پی این کار ساخته می شود که نسل بشر را به موجوداتی اسلایم مانند و جهش یافته به نام کرونبرگ تبدیل می‌کند. و هرچه ریک برای اصلاحش تلاش می‌کند، وضعیت بدتر می‌شود. این قسمت ریک اند مورتی، با یک نت مخصوص و خیره کننده به پایان می رسد، و تاکید می کند که ریک چقدر می تواند بی رحمانه منطقی باشد و تمایل سریال برای ریسک پذیری، تا چه حد بالاست.

اپیزودهایی دیگر در طول فصل اول وجود داشتند که واقعا شاهکار بودند. اما اپیزود ششم، همه چیز بود. از المان های چندش آور، تا کانسپت  فیلم های علمی تخیلی و وحشت وجودی. با توجه به این ها، درک اینکه چرا این اپیزود از اپیزودهای مورد علاقه ی هارمون است، چندان سخت نخواهد بود.

“Auto Erotic Assimilation” ( اپیزود سوم فصل دوم )

این قسمت، زندگی عاشقانه ی ریک را با مرور یکی از خاطرات قدیمی او بررسی می‌کند. یعنی یونیتی. شخصیتی کندو مانند که تمام دنیاها را در اختیار می‌گیرد تا شادی را برای آن ها به ارمغان بیاورد، در حالی که شخصیت اصلی آن ها را ربوده است. در همین حین، جری و بث که در آزمایشگاه زیرزمینی ریک به دنبال وید می‌گردند، وارد یک ماجراجویی می‌شوند. فرضیه‌ی اصلی این اپیزود، بسیار سرگرم کنند است اما گذشته از آن، آشفتگی  و ناتوانی ریک در کنترل احساساتش را به خوبی نشان می‌دهد. و همانطور که می‌بینیم، هوش برتر و عدم بلوغ عاطفی او، درد بسیاری را برای اطرافیانش ایجاد می‌کند.

“Big Trouble in Little Sanchez” ( اپیزود هفتم فصل دوم )

Tiny Rick Song
Tiny Rick Song

در هفتمین اپیزود از فصل دوم، دیدیم که سامر و مورتی از پدربزرگشان درخواست کردند که از شر یک خون آشام در مدرسه خلاص شود. این درخواست سامر و مورتی، در نهایت منجر به این شد که ریک، به ورژن نوجوانی خودش تبدیل شود، به اسم تاینی ریک ( به معنی ریک کوچک). در حالی که ریک در بدن جوانی خودش، خوشحال به نظر می‌رسد، با خواندن آهنگ الیوت اسمیث، نوه هایش متوجه وقوع تغییراتی میشوند. بث و جری، در سیاره ای بیگانه، به مشاوره مراجعه می‌کنند و ادراکات منفی آن ها از همدیگر، به شکل هیولایی زنده میشود که سعی می‌کند دیگر بیماران را ببلعد.

Big Trouble in Little Sanchez، بی شک یکی از بهترین قسمت های فصل دوم است. داستان بث و جری، به شدت خلاقانه است و هیولایی که طی جلسه مشاوره ی این دو ساخته میشود، به خوبی نشان می‌دهد که ادراکات و برداشت این دو از همدیگر، تا چه حد وحشتناک بوده. تضاد فاحشی که بین تاینی ریک و ریک اصلی وجود دارد و تصنیف های دل انگیزی که از تاینی ریک می‌‎شنویم، در واقع درخواست کمکی است از سمت ریک، که در بدن تاینی ریک حبس شده.

“Pickle Rick” ( اپیزود سوم فصل سوم )

بی تردید، پیکل ریک را یادتان است و انتظار دیدنش در این لیست را هم داشتید. قسمتی که ریک برای فرار از جلسه ی مشاوره ی خانودگی اش، خود را تبدیل به خیارشور می‎کند و در ادامه، وارد ماجراجویی و مبارزه با موش های فاضلاب می‌شود. در نهایت هم بعد از این همه تلاش، ناچارا سر جلسه ی مشاوره حاضر می‌گردد.

“The Ricklantis Mixup” / “Tales From The Citadel” ( اپیزود هفتم فصل سوم )

در انتهای لیست دن هارمون هم شاهد اپیزودی از فصل سوم هستیم. در این قسمت، ریک و مورتی روانه ی ماجراجویی در پی یافتن اتلانتیس شدند. اما در حقیقت، آتلانتیس فقط یکی از داستان های ساختگی “قصه های سیتادل” بود.  این قصه ها، طیف وسیعی  از داستان های فساد سیاسی و پلیسی تا رویاهای کارگران کارخانه برای داشتن زندگی بهتر را در بر می گیرد. مطمئنا، این اپیزود یکی از جاه طلبانه ترین قسمت های ریک اند مورتی و از بهترین های آن است و دوباره نشان داد که سریال تا چه حد مایل به تغییرات بزرگ است.